{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
in situ
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۹
۰
[توسط مترجم]
[زیست شناسی]
درجا
۶
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی شیمی]
درجا
۱
۰
[MedicalDic]
[... عمومی ...]
درجا، در محل
۱
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
در محل
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
در بطن
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
در جا، در محل
۱
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
در جای خود
۰
۰
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
میدانی
۱
۱
[توسط مترجم]
[مهندسی معدن ]
برجا
۰
۱
[توسط مترجم]
[... عمومی ...]
در محل-موضعی
معنی in situ, معنی هئ سهفع, معنی in situ, معنی اصطلاح in situ, معادل in situ, in situ چی میشه؟, in situ یعنی چی؟, in situ synonym, in situ definition,
معنی New design philosophies •Think big – area development framework •Attribute value to system flexibility and simplicity •Consider decommissioning in the design •Numerical optimization for field development •“Smart” flow assurance management
,
معنی شاخص تورم
,
ترجمه شاخص تورم
به انگلیسی,
معنی مکانیک بوهمی
,
ترجمه مکانیک بوهمی
به انگلیسی,
معنی desert wetlands
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی